انجمن خون آشامان همونقدر پیگیر منه که هاگوارتز.

ساخت وبلاگ
+وی سیفون مغزش را می کشد و هر چیزی که بود و نبود را راهی ماورا می کند. وی همه چیز را به حالت تعلیق در می آورد. وی می خوابد و می خوابد و می خوابد. وی فکر نمی کند. وی دیگر غصه ی احساسات نداشته اش را نمی خورد. او بیشتر نگران وزنش است که روز به روز زیاد تر می شود و انگار قرار است تمام اعتماد به نفس های ایجاد شده را با خودش به سیفون چرخان در حال تخلیه منتقل کند. وی مکررا می خورد حتی با اینکه می داند چاق می شود و گرسنه نیست و حتی دلش هم نمی خواهد بخورد. وی درد بی درمان دارد احتمالا. وی مدتهاست کار مفیدی نکرده. مدت هاست که رنگ صبح را ندیده. در عوض آشنای شب شده و کل شب بیدار و کل روز خواب است. وی تغییر شیفت داده و با جغد ها و خفاش ها پیمان دوستی بسته تا شاید به آرزوی قدیمش مبنی بر خون آشام شدن جنبه ی حقیقت ببخشد. وی به زودی رو به خورشید هیس هیس خواهد کرد و بدون عینک آفتابی جایی حاضر نخواهد شد. وی خیلی وقت است جایی ظاهر نشده، البته به جز در استخر. آن هم روز های زوج. چون وی شنا بلد نیست و قصد دارد این تابستان به یکباره همه ی نابلدی ها را توی سیفون چرخان بریزد و بلد بشود. تازه وی از گرما تنفر دارد و استخر حداقل گرم نیست. این یک خوبی را که می تواند داشته باشد. البته به جدای از شرم نابلدی که بعضی وقتها با مشاهده ی کودکان بلد و ماهر در شنا بدجوری وی را اذیت می کند. وی از تابستان متنفر، از انتظار خسته و از فکر نکردن منزجر است. وی حتی به زور کتاب می خواند. خیلی وقتها اصلا نمی خواند. وی فقط در اینترنت می چرخد و با موفقیت بخش های بیشتری از مغزش را فاسد می کند و تمام دانش و تجربه و عمق کسب شده در دوران سختی را دور می ریزد. وی از خودش عصبانی است اما حتی به این قضیه آنقدر ها فکر نمی کند که شروع کند به فکر چاره بیفتد. وی زودرنج و حساس شده و رسما استفاده ای برای هیچ کس ندارد. بخصوص خودش. و اینکه این هفته همان هفته ی خاص ماه است کمکی به وی نمی کند. وی از استراحت خسته است اما برنامه دارد به آن ادامه بدهد.حداقل اقلش تا زمانی که این روز لعنتی 15 مرداد برسد و نتایج اعلام بشود و وی از این حالت مردگی در بیاید. و شنا را یادبگیرد. بالاخره.

پ.ن:موقع عصبانیت من باهام بحث نکنین. اونم تو چنین هفته ای! #کم_مونده_بود_بلاکش_کنم

پ.ن2:خالی خالی. پر از هیچی. و چاق. پر از چربی. با یخچالی لعنتی و پر از شیرینی. :(

پ.ن3:سیفون هم سیفونای قدیم.


برچسب‌ها: دل به تنگی سوراخ سوزن خیاطی, انگشت وسط دست راست, فاک سامر انجمن خون آشامان همونقدر پیگیر منه که هاگوارتز....
ما را در سایت انجمن خون آشامان همونقدر پیگیر منه که هاگوارتز. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : observer137 بازدید : 181 تاريخ : جمعه 6 مرداد 1396 ساعت: 6:01